چرا مردها دروغ مي‌گويند

سپتامبر 17, 2008 at 10:32 ق.ظ. (نوشتار, ســـكــــسولوژي)

دروغهاي مردان متنوع هستند، از انواع بي اثر و بي مزه تا انواع بسيار خلاقانه.

فريدريش نيچه : «آشفتگي من از اين نيست كه تو به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام كه ديگر نميتوانم تو را باور كنم

تذكر: در اين مقاله در جايي كه كلمات «مردان» و «آنها» به كار رفته است، منظور تمام مردان نبوده است، بلكه منظور تنها گروهي از مردان است كه اين موارد درباره آنها صدق ميكند.

مردان دروغ مي گويند
مردان دروغ ميگويند و هچ شكي در اين باره وجود ندارد و آن دسته كه چنين ميكنند، زياد هم دروغ ميگويند! (زنان هم دروغ ميگويند و ما بعدا به حساب آنها هم رسيدگي خواهيم كرد).

دروغهاي مردان متنوع هستند و از انواع بي اثر و بي مزه – آنهايي كه هر كسي بلافاصله متوجه دروغ بودنشان ميشود – تا انواع بسيار خلاقانه را دربر ميگيرد. مساله عجيبي كه در اين مورد وجود دارد اين است كه ظاهرا آنها هرگز ياد نميگيرند كه كدام دروغ اثر ميكند و كدام يك بي فايده است. گاهي تصور ميكنم كه همه مردان كتابي دارند با نامي شبيه اين «دروغهاي كارآمد» و همه آنها در مواقع ضروري به آن مراجعه ميكنند و به همين دليل دروغهايشان شبيه هم است.

براي مثال يك بار يك فرد خارجي از طرف يك آژانس دوست يابي اينترنتي با من تماس گرفت، او مدعي بود كه :

نماينده كشورش در سازمان ملل است
هم پزشك است هم وكيل
100
ميليون دلار ثروت دارد
جوان، خوش چهره و بسيار علاقمند به ملاقات با من است

من با وام گرفتن جمله اي از دوروتي پاركر (Dorothy Parker 1967-1893 نويسنده و شاعر آمريكايي) برايش نوشتم : «البته! و من هم ملكه روماني هستم«.

برايم بسيار عجيب بود كه اين شخص واقعا انتظار داشت داستانش را باور كنم. البته شكي نيست كه او اميدوار بود كه دختري 18 ساله – يا در واقع 15 ساله – حرفش را باور كند، هر چند كه اين روزها دختران 15 ساله هم بسيار عاقل شده اند.

بعضي از كارشناسان عقيده دارند كه مردان بيشتر از زنان دروغ ميگويند و عده اي نيز با اين نظر مخالفند و معتقدند همه دروغ ميگويند. اما چرا مردان اينقدر زياد دروغ ميگويند؟ در اينجا ده دليل عمده آن را خواهيد ديد.

دلايل عمده دروغ گويي مردان
1.
براي به دست آوردن دل زنان و پيشرفت در رابطه دوستي. مردان صراحتا براي رسيدن به جنس مخالف دروغ ميگويند. بعضي از آنان چنان از خود نا اميد شده اند كه دست به دامان دروغهاي شاخداري ميشوند كه حتا يك بچه دو ساله عقب افتاده و كر و لال هم متوجه دروغ بودن آن ميشود. براي مثال:

«زيبايي تو از حد تصور من خارج است» (اين حرف را به دختر بد قيافه اي ميزنند كه خودش به خوبي ميداند چه قيافه اي دارد!) اين حرف، حتا با توجه به اينكه هر كس سليقه اي خاص دارد، باز هم نميتواند به جايي برسد.

«من واقعا دلم ميخواهد كه با دختر خوبي ازدواج كنم» (بله، اما به نظر نميرسد كه اين كار را بكند، چون 48 سال دارد، هنوز ازدواج نكرده و من بايد از خودم بپرسم، چرا حالا؟ چرا من؟)

2. آنها دروغ گفتن را دوست دارند و در اكثر موارد اين كار را نادرست نميدانند. آنها واقعا تصور ميكنند كه «آشكار نكردن تمام حقيقت» دروغ گفتن نيست.

مردان به هم جنسان خود هم دروغ ميگويند و از همان كودكي به اين كار خو گرفته اند. بنابراين دروغ گفتن به زنان هم برايشان عادي است. آنها به همكاران خود دروغ ميگويند و هنگام ناهار يا گردهمايي هاي كاري، درباره قهرماني خود در جنگ، درآمدشان، قرضهايشان، اتوموبيلشان و «خواص» منحصر به فردش و … داستانهاي بي شماري نقل ميكنند. ظاهرا در اينجا قانون نامكتوبي وجود دارد كه ميگويد «من به روي تو نمي آورم، پس تو هم به روي من نياور«.

بعضي از مردان تصور ميكنند كه اگر ماجرايي تعريف كنند كه «روي دست» ماجراي دوستشان بلند شود، جذاب تر جلوه ميكنند. در رابطه با زنان هم، اين كار بخشي از «تعقيب» و «زورآزمايي» است و بعد هم به دوستان خود ميگويند :

«بهش گفتم كه بهترين دختري است كه تا حالا ديده ام و اون هم از خوشحالي بيهوش شد.» اما نبايد اين خصوصيت را بر عليه آنها به كار برد و از طرفي كوشش در راه متوقف كردن اين دروغها هم بي فايده است. بسياري از مردان نميتوانند دروغ نگويند.

مردان چنين تصور ميكنند نيت خير، دروغ را به راست تبديل ميكند. براي مثال جلوگيري از اينكه احساسات كسي لطمه ببيند (معمولا احساسات خودشان).

3. مردان علي رغم علاقه داشتن به جنگ و ماجراهاي پر زد و خورد، براي پرهيز از درگيري دروغ ميگويند.

بسياري از مردان هيچ چيزي را به اندازه پرداختن به بازيهاي كامپيوتري جنگي و تماشا يا شركت در ورزشهاي خشن و رقابتي دوست ندارند. آنها – به خصوص مردان جوان – از خيال پردازي درباره رفتن به جنگ لذت ميبرند، اما اگر همسرشان آنها را در حين انجام كار نادرستي غافلگير كند، آنها مثل بلبل دروغ ميگويند تا از برخورد و كشمكش فرار كنند.

البته واقعيت اين است كه مردان در هر شغل و مقام، از درگيري بيزارند. يك دليل آن هم اين است كه بيشتر آنها در طول روز و در محل كار خود به اندازه كافي با تنشها و مشكلات كار روبرو ميشوند و زماني كه به خانه باز ميگردند ميخواهند بنشينند، استراحت كنند و چيزي بخورند، كمي تلويزيون تماشا كنند يا با بچه ها بازي كنند و … يك نفس تا صبح بخوابند. زنان عاقل مطرح كردن مشكلاتي نظير اجاق گاز خراب، قبض تلفن و مشكلات غير ضروري را براي صبح كه همسرشان استراحت كرده و سرحال است، ميگذارند.

4. آنها براي رها شدن از وظيفه اي ناخوشايند يا زماني كه براي انجام كاري كه دوست ندارند تحت فشار قرار ميگيرند، دروغ ميگويند.

قرار دادن مردان در فشار رواني، مانند آن است كه حلقه اي را دور گردنشان بياندازيد و مدام تنگ ترش كنيد، آنها طبعا واكنشي منفي نشان ميدهند (اين همان كاري است كه زنان را به همسر غرغرو تبديل ميكند)

زنان هم معمولا در چنين شرايطي واكنش منفي نشان ميدهند اما احتمال اينكه واكنش آنها خشونت آميز باشد اندك است. هيچ كس دوست ندارد تحت فشار قرار بگيرد. اگر مردان مي آموختند كه در چنين شرايطي، احساسات خود را به شكلي غير مخرب بيان كنند و به جاي بهانه آوردن و دروغ گفتن، صاف و ساده بگويند اين كار را براي خاطر تو انجام ميدهم اما از آن بيزارم يا به اين دلايل اين كار را انجام نميدهم، نتايج بسيار بهتري به دست مي آمد. بعضي از مردان طويري رفتار ميكنند كه گويي احساسات اصلا برايشان معنا ندارد و چيزي است كه تنها زنان با آن زاده شده اند.

مرداني كه احساسات خود را پنهان ميكنند، راه را براي شكل گيري ارتباطات بسياري مسدود ميكنند و هنگامي كه اين روابط از بين رفت، هيچ كس به غير از خودشان مقصر نيست. احساسات جهاني هستند و مردمان دور افتاده ترين قبايل تا مدرن ترين جوامع ميدانند كه خشم، حسادت، ماتم و هر احساس شديد ديگر چگونه است.

5. مردي كه در روابط خود احساس نا امني و تزلزل كند بيشتر مستعد دروغگويي يا انجام كاري بدتر از آن است.

نا امني براي هر كسي ترسناك است، اما به نظر ميرسد كه مردان در مقابل آن آسيب پذيرترند. من مردي را ميشناختم كه در تمام لحظات روز بايد از احوال همسرش مطلع ميشد. او از كارها و برنامه همسرش خشمگين و عصبي نميشد، فقط ميخواست همه چيز را بداند. اگر در راه اين دانستن، كاري ميكرد كه ميتوانست ارزش او را در چشم همسرش پايين بياورد يا او را خشمگين كند، تا بي نهايت دروغ ميگفت.

اين دليلي است كه زنان را هم به دروغ گفتن وادار ميكند، زيرا هيچ كس دوست ندارد در مقابل ديگران كم ارزش يا خرابكار جلوه كند. مرد ديگري را هم ميشناختم كه همواره دروغ ميگفت، اما فقط درباره يك چيز، سنش. او مجرد و 54 ساله بود اما هميشه در هنگام ملاقات با زنان سن خود را 45 سال اعلام ميكرد و البته عده اي حرف او را باور ميكردند. اين قبيل مردان ممكن است تا جايي در اين دروغ پيش بروند كه گواهينامه رانندگي خود را دستكاري كنند يا 5 تا 10 سال از عمر خود را به كلي حذف نمايند.

6. آنها در گفتگوهي اينترنتي و در فرمهاي آن لاين دروغ ميگويند زيرا تصور ميكنند كه نبايد پاسخگوي كسي باشند و هيچ كس هم نميفهمد.

يك حسن بزرگ اينترنت اين است كه ميتواني لباس مبدل بپوشي و هر دروغي كه دوست داري سرهم كني (البته اين يكي از بزرگترين مضرات آن هم هست) مرداني وجود دارند كه براي به حرف گرفتن دختران نوجوان در اتاقهاي گفتگوي اينترنتي دروغهاي عجيبي ميگويند كه اين دختر باور كند كه 1) همسن و سال خودش هستند 2) گپ زدن با او برايش كاملا بي ضرر است و 3) اگر تقاضاي ديدار با او را رد كند شانس بزرگي را از دست ميدهد.

اين مردان با وجود اينكه ميدانند قانون براي اين رفتارها مجازاتهاي سختي وضع كرده است، اما باز هم به دروغ پردازي در اينترنت ادامه ميدهند.

7. مردان در زماني كه تصور كنند به دام افتاده اند يا اينكه كسي قصد به دام انداختنشان را دارد، دروغ ميگويند.

هيچ كس به تله افتادن را دوست ندارد و اگر مردي حس كند كه علي رغم ميل خود در حال افتادن به «دام» ازدواج است و روش طرف مقابل خود را نيز ناجوانمردانه بداند – براي مثال اعلام اينكه «ما داريم ازدواج ميكنيم» به تمام اقوام و همكاران مرد – خود را محق ميداند كه براي رهايي از اين دام، دروغ بگويد.

8. اگر مچ آنها را بگيريد يا احساس كنند كه جنگ در راه است، دروغ ميگويند.

اين مورد شباهت زيادي به مورد شماره 3 دارد، اما در اينجا تفاوتهاي ريزي وجود دارد. به نظر ميرسد كه مردان در مقابل همسر خود بيشتر خود را موظف به راست گويي ميدانند، در مقابل فرزندانشان كمتر و در مقابل ديگران هم اين مقدار به هيچ ميرسد.

اگر مردي كاري انجام دهد كه بداند همسرش با آن موافقت نخواهد كرد، با دست و دلبازي دروغ ميگويد تا از عصبانيت و از آن بدتر قطع اميد همسرش جلوگيري كند. داستانهايي كه در چنين مواردي ميشنويم از همان كتاب فرضي درآمده اند و شامل چنين جملاتي هستند : «لاستيك ماشين پنچر شده بود»، «يك دوست قديمي دانشگاهم را ديديم» (او اصلا دانشگاه نرفته!) و «شب نيامدم چون گفتگو به درازا كشيد و من براي بيدار نكردن تو در ماشين خوابيدم» اما شاخدار بودن اين دروغها كاري به اصل ماجرا ندارد، آنها همچنان دروغ ميگويند و از همسرشان توقع دارند كه حرفشان را باور كند.

9. آنها دروغ ميگويند چون همسر يا نامزدشان احمق است، يا اينكه آنها چنين تصور ميكنند.

يكي از دوستان شوهرم تقريبا هر شب پس از كار در شهر ميماند و يا اصلا به خانه نميرفت يا تا 1 و 2 بامداد مشغول گردش و تفريح بود. هنگامي كه شوهرم از او پرسيد كه چگونه اين تفريحات شبانه او فاش نشده است، خنديد و گفت : «همسرم خيلي احمق است، او فكر ميكند سوپرمن واقعيت دارد و هرچه به او بگويم باور ميكند.» همسر او حالا طلاق گرفته است.

10. آنها به خاطر پول يا منافع ديگر با بدجنسي دروغ ميگويند.

براي بعضي از مردان اهميتي ندارد كه دروغهايشان چه كسي را و تا چه حدي آزار ميدهد. آنها براي دسترسي به پس اندازتان، كاري ميكنند كه باور كنيد زن روياهايش هستيد و با گفتن اينكه پولشان در جايي (مثلا يك سرمايه گذاري) گير است، از پول شما استفاده ميكنند.

اگر ميبينيد كه هنگام صحبت از چنين مردي مدام برايش بهانه تراشي ميكنيد و و ميخواهيد دوستانتان را مجاب كنيد كه او شما را دوست دارد، بايد درباره اين رابطه بيشتر بيانديشيد.

از: سوزان رند Susan Rand
associatedcontent.com –

منبع: فريا

 

۱ دیدگاه

  1. amir said,

    بنده اصلا اين متن رو قبول ندارم!
    اول اينكه انسانها فقط برااي فرار كردن دروغ نميگن!
    دوم اينكه مردي اگه به زنش يا پسري به دوست دخترش دروغ ميگه دليله اصليه اون فرار از جنگ نيست! دليل اصليش اينه كه نميخواد اون زن يا دختر رو از دست بده! و اگه دروغ ميگه واسه اينه كه اون خانم خودشون جنبه شنيدن حققيقت رو ندارن!
    مشكل از خود زنهاست كه با گير هاي بيش از اندازه اي كه ميدن و حساسيت بيش از اندازشون نسبت به كار هاي مرد،باعث دروغ گفتن مرد ميشن!
    فكر كنم اون خانمي كه اين مطلب رو نوشتن دچار يكي از انواع بيماري هاي روحي رواني بودن، كه بخاطر اين بوده كه خودشون دوست داشتن مورد دروغ شنيدن و يا حتي خيانت قرار داده بشن!
    اين جور مطالب بي پايه و بي اساس رو كه تنها بر گرفته از احساسات شخصي و فردي يك نفر هست رو تو وبلاگتون قرارا ندين! ممكنه مردم و بخصوص دختر هارو گمراه كنيد
    موفق باشين-در پناه خدا

بیان دیدگاه