آميزه هنر ايراني در تكنولوژي مدرن
تصاویر زیر نمائی از ساختمان John Lewis Department Store and Cineplex در ليكستر انگليس
میباشد.
نمای ورودی این ساختمان كه به مانند طرحهای نساجی سنتی ایرانی میباشد چشمان بیننده
را به خود خیره میكند.
این طرحهای زیبا كه برگرفته از طرحهای قالیچههای ایرانی میباشد انعكاس دهنده نور بوده و
در بین دو جدار شیشهای قرار گرفته و به هنگام تابش نور خورشید، بیننده را مسحور خود كرده.
این ساختمان توسط شركت آمریكائی Foreign Office Architects در سال 2008 طراحی و
ساخته شده.
مدیر شركت FOA خانم فرشید موسوی یك ایرانی – آمریكائی است كه استاد دانشگاه هاروارد
نیز میباشد.
تنوع ادبيات محاورهاي
در هر كشوري بسته به نوع شرايط اجتماعي، جوي، مذهب و غيره، كه تاثير بسزائي در گستردگي زبان محاورهاي و گويشهاي آن ميگذارد، نشان دهنده نوع فرهنگ و باورهاي آن مكان خاص ميباشد.
در آمريكاي لاتين سسهاي فراواني وجود دارد كه هر سسي براي غذاي خاصي بكار ميرود. سس روجا، سس كرودا، سس ورده، سس تاكوئرا و سس رانچرا و… كه اين سسها با توجه به نوع غذا، مصارف مختلفي دارند. ولي مثلن در ايران فقط سس مايونز و سس گوجهفرنگي وجود دارد كه در هر غذائي بكار ميبريم. حتي خود من هر دو را با هم مخلوط ميكنم و روي هر چيزي كه ميخواهم بخورم، ميريزم.
در چين، غذهاي مختلفي ديده ميشود كه در تمام دنيا رستورانهاي چيني، از طرفداران فراواني برخوردار است. در چين هر شهري غذاهائي مخصوص به خود را دارند كه غذاهاي چيچاو، غذاهاي هاكا، غذاهاي هنان، غذاهاي فوجيان، غذاهاي شانگهاي و… كه هر كدام غذائي خاص را درست و مصرف ميكنند كه با ديگر شهرها متفاوت است. البته نوع غذا در هر كشوري متعدد است ولي در چين بقدري غذاهاي متعددي وجود دارد كه براي تميز دادن آن بايد نام شهرها را عنوان كرد و در هر شهري زيرشاخههائي وجود دارد كه مانند يك كشور داراي غذاهاي متنوعي ميباشند.
در فرانسه پنير داراي اين خصوصيت تنوعي است. تعدد پنيرهاي فرانسوي به حدي است كه اختلاف فاحشي از نظر تنوع با ديگر كشورها دارد. پنير بيافوقت، پنير ليواقوت، پنير كومته، پنير ميمولت، پنير پالقدون، پنير گاپقون و پنير سالوت كه از نظر من خوشمزهتر است و اشتهايم را بشدت تحريك ميكند. در ايران نيز پنيرها به چند نوع محدود ميشود و ذائقهمان فقط يكي دو پنير ميشناسد.
همينطور در ژاپن بخاطر مصرف موجودات آبزي، نامهاي مختلفي براي غذاهاي ماهي وجود دارد.
در گينهنو تنوع ميوهها و وجود ميوههاي گرمسيري خاص از جمله موزها، نامهاي مختلفي براي موز بعلت تنوع آن وجود دارد. ولي در اكثر نقاط جهان فقط يك ميوه ميشناسيم كه نامش موز است.
اما در ايران چه؟ فكر ميكنيد چه چيز ايران داراي تنوع بيشتري است؟
كاري به گذشتهها ندارم، در حال حاضر، ايران در شرايطي قرار دارد كه تنها موضوعي كه ذهن مرا مشغول كرده، تنوع در تعارفات يا به نوعي، احترام به ديگران است.
همانقدر تنوع سس در لاتين، تنوع غذا در چين، تنوع پنير در فرانسه و ماهي در ژاپن و موز در گينهنو وجود دارد، در ادبيات محاورهاي نيز، هيچ جاي دنيا به اندازه ايران تعارفات مرسوم نيست يا اگر مرسوم باشد به اين شدت و حدت نيست. تا جائي كه ما حتي براي تعارف كردن، خودمان را بقدري حقير ميكنيم كه هيچ انسان عاقلي چنين كاري نميكند. حتي اين حقير كردن خود را ليبل خضوع ميچسبانيم تا توجيهي براي آن رفتار باشد.
با توجه به شخصيت و جايگاه اجتماعي افراد را طبقهبندي ميكنيم و تعارفاتي بخصوص براي آن طبقه بكار ميبريم. مثلن وقتي به كسي ميگوئيم بفرمائيد، ممكن است منظورمان اين باشد كه بفرمائيد داخل، بفرمائيد بنشينيد، بفرمائيد ميل كنيد، بفرمائيد بنوشيد، بفرمائيد سخنراني كنيد و بفرمائيد بيرون، كه همه اين موارد با بفرمائيد تنها قابل بيان است. يا به نوعي ديگر، مثلن ميگوئيم ارادتمندتيم، مخلصتيم، نوكرتيم، چاكرتيم، غلامتيم، كوچيكتيم، خاك زير پاتيم، خرتيم؛ يا مثلن ميگوئيم درخواست ميكنم، خواهشم ميكنم، تمنا ميكنم، استدعا ميكنم، التماس ميكنم، نوكريتو ميكنم، چاكريتو ميكنم، غلاميتو ميكنم، به پات ميافتم و مشابهاتي از اين دست كه با حالتي عاجزانه و ملتمسانه از طرف مقابل خواهانيم.
واقعن چه چيز در مردم ما باعث شده كه اينچنين در بكار بردن الفاظ متعدد براي انجام فقط يك كار استفاده كنيم؟ همانطور كه گفتم بسته به جايگاه طرف مقابل بخاطر طبقهبندياي كه عرض كردم، الفاظي كه مربوط به آن جايگاه است را بيان ميكنيم. البته لغات بيادبانهتري نيز وجود دارد كه براي بيان يك حالت بكار ميرود. مثلن ريا كار، دو رو، متلمق و چاپلوس و لابهگر كه مودبانه است و سبزي پاك كن، بادمجان دور قاب چين، خايه مال، پاچه خار، دستمال به دست، كـسليس و امثالهم كه تمامي اين لغات براي بيان صفتي پست به يك نفر كه براي شيرين كردن خود براي فرد مهمي انجام ميدهد، بيان ميشود.
همانطور كه مشاهده كرديد، هم ادبيات ملايم داريم و هم ادبيات تند براي بيان الفاظي تعارفگونه كه نشانگر اين تنوع لغت است. بعضيهايشان خيلي شيرين است و بعضيهايشان خيلي تلخ. اگر در جايگاه بالائي قرار داشته باشيم بالطبع جايگاهمان، شاهد ادبيات ملايم و نرمي از اطرافيان خواهيم بود و اگر جايگاه پائيني داشت باشيم كه واضح است و نيازي به توضيح ندارد. بدترين ادبيات ممكن، نثارمان ميشود و تندترين برخوردها را شاهد خواهيم بود. چرا؟ چون از جايگاه بالائي برخوردار نيستيم.
يكي از دلايل رشد اينگونه تنوع، علاقه و شيفتگي خودمان نسبت به شنيدن تملقهاست. زماني كه پست و جايگاهي را در اداره و كارخانه و هر ناكجائي كه ميگيريم، بعلت ميلي انساني كه در هر كسي وجود دارد و ميخواهيم بهترين باشيم و به بالاترين جايگاه برسيم، چشمانمان را بر روي حقايقي ميبنديم كه در ظاهر ما را به بالاترين رهنمود ميكند، ولي از ديد عقلا همانند پادشاه ناآگاه و ناداني هستيم كه تلخكاني براي سوءاستفاده از او، دورش جمع ميشوند و با شيرين كاري و تملقگوئي، نظر پادشاه را به خود جلب كنند. هر چه زيباتر و جديدتر بهتر. جايگاه بالا كه ميل به جاودانگي را در ما ميانگيزاند، سبب ظهور تلخكاني است كه چنين ادبياتي را رواج ميدهند.
روزانه شاهد چنين اشخاصي هستيم كه در جاي جاي اين مرز و بوم خود را پادشاهي بر مسند امور ميبينند و تلخكاني متملق كه براي جلب توجه او دست بكار خلق الفاظي نو براي دلخوشي اين پادشاه ميكنند. نيازي به توضيح بيشتر نيست دكترمهندسا.ن.
زیباترین باسن جهان در سال 2008